نقش دیگری نزد یوهانس اکهارتوس

دانشگاه امام صادق علیه السلام 16 (2):131-153 (2019)
  Copy   BIBTEX

Abstract

امروزه «دیگری» و نوع ارتباط با آن یکی از مسائل مهم فلسفه است. در این مقاله سعی می‌شود با این مسئلۀ جدید به بازخوانی افکار یوهانس اکهارتوس، فیلسوف‌ـ‌عارف متعلق به قرون ‌وسطی بپردازیم، تا ضمن بررسی چگونگی مطرح شدن «دیگری» در اندیشه‌ای عرفانی، به این پرسش پاسخ گوییم که چگونه فیلسوفی در اواخر قرون ‌وسطی می‌تواند برای انسان معاصر سخنی برای گفتن داشته باشد و او را در پاسخ به مسائلش یاری رساند. در این پژوهش نشان داده می‌شود که چگونه نوع نگاه اکهارتوس به «خود» موجب اهمیت یافتن «دیگری» در اندیشۀ وی می‌شود. در ادامه ضمن تبیین ویژگی‌های «دیگری» و تقسیم آن به «دیگری» حقیقی و «دیگری» موهوم، نوع ارتباط فرد با هر یک از آنها بررسی می‌شود. آنچه برای اکهارتوس اهمیت دارد ارتباط با «دیگری» حقیقی است که برای او عبارت است از ذات الوهیت. لیکن ارتباط با او از طریق شناخت فلسفی ممکن نیست، لذا وی چگونگی این ارتباط را از طریق مفاهیمی عرفانی چون عشق، تبتّل، پسر خدا شدن و... توضیح می‌دهد. در نهایت ملاحظه می‌شود چگونه فرد از طریق یکی شدن با ذات الوهیت از طرفی به خودشناسی می‌رسد و از طرف دیگر ذات الوهیت اعمال و ارتباط او با دیگران را هدایت می‌کند.

Other Versions

No versions found

Links

PhilArchive



    Upload a copy of this work     Papers currently archived: 101,459

External links

  • This entry has no external links. Add one.
Setup an account with your affiliations in order to access resources via your University's proxy server

Through your library

Similar books and articles

Analytics

Added to PP
2019-08-24

Downloads
0

6 months
0

Historical graph of downloads

Sorry, there are not enough data points to plot this chart.
How can I increase my downloads?

Citations of this work

No citations found.

Add more citations

References found in this work

No references found.

Add more references